پیوندی که زندگی بخشید
ماجرا از زمانی شروع شد که مهرزاد تنها یک سال داشت، خوندماغهای مکرر تهتغاری خانه، پدر و مادرش را حسابی نگران میکرد اما اصلاً فکرش را هم نمیکردند که شاید بیماری پسرشان آنمی باشد.
هشت سال پر از استرس و نگرانی بین بودن و نبودن مهرزاد برای خانوادهاش گذشت، بااینکه درمانها ادامه داشت ولی هنوز خبری از پیوند مغز استخوان نبود چراکه پدرش توانایی پرداخت هزینههای پیوند را نداشت.
پدر این بار برای خندههای مهرزاد از جانمایه وجودش هزینه کرد و خودش داوطلب اهدای مغز استخوان شد.
با تأمین هزینههای لازم از سوی خیرین موسسه خیریه رفاه کودک و نوجوان ارومیه، پیوند مغز استخوان مهرزاد با موفقیت انجام شد.
با اینکه پروسه درمان هنوز ادامه دارد و هزینه انجام آزمایشهای هفتگی و تامین دارو سنگین است، اما بهتر شدن حال پسرکوچولو شوق زندگی را دوباره به خانه پدری مهرزاد بازگردانده است.